گاه به دلیل اختلافات شدید میان زن و شوهر، مصلحت ایجاب می کند که هرکدام از آنها زندگی مستقلی داشته باشند و از یکدیگر جدا شوند.اما آنچه مورد توجه است این است که فرزندان حاصل از آن ازدواج چگونه باید بدون اینکه مادر و پدرشان در کنار هم باشند زندگی کنند و نیازهای عاطفی و روانی خود را برطرف کنند.
تربیت، نگهداری و پرورش فرزند از وظایف هر پدر و مادری است و در عین حال که این امر تکلیف آنها است حق هرکدام از آنها نیز می باشد. بنابراین هریک از آنها نه می توانند این حق را از دیگری سلب کنند و نه می توانند از این تکلیف شانه خالی کنند. حضانت فرزند، چه دختر و چه پسر تا پایان هفت سالگی با مادر است و بعد از آن تا زمان بلوغ با پدر خواهد بود. اما دادگاه همچنان مصلحت طفل را اولویت قرار می دهد؛ یعنی اگر مصلحت باشد بعد از هفت سال هم حضانت فرزند را در اختیار مادر قرار می دهد.(ماده ۱۱۶۹قانون مدنی) یا مثلاً در صورتی که به دلیل مشکلات اخلاقی مادر مصلحت نباشد فرزند نزد او باشد، حتی اگر فرزند زیر هفت سال سن داشته باشد حضانت به مادر داده نمی شود.
سن بلوغ در دختران ۹ سال تمام قمری و در پسران ۱۵ سال تمام قمری می باشد. بعد از رسیدن به سن بلوغ تصمیم به زندگی در کنار مادر یا پدر با فرزند است. برای هریک از پدر یا مادر مواردی که موجب سلب حضانت می گردد در قانون درنظر گرفته شده است.
موارد سلب حضانت مادر:
۱. ازدواج مجدد مادر، جنون مادر(ماده ۱۱۷۰ قانون مدنی)
۲. مشکلات اخلاقی مادر اعم از اعتیاد زیان آور به الکل، مواد مخدر و قمار، اشتهار به فساد اخلاقی و فحشاء، ابتلا به بیماری های روانی با تشخیص پزشکی قانونی و…. (ماده ۱۱۷۳ قانون مدنی) موارد سلب حضانت پدر نیز موارد مذکور در بند دوم فوق می باشد.
نکته ی قابل توجه این است که هرگاه موانع حضانت مادر یا پدر برطرف شود، حضانت مجددا به آنها بر می گردد یعنی اگر مادر بعد از ازدواج دوم جدا شود یا بعد از ابتلا به جنون، جنون او برطرف شود، حضانت فرزندش به او بر می گردد.
نکته ی دیگری که باید به آن توجه نمود تفاوت میان حضانت و ولایت می باشد؛ ولایت فرزندان تا قبل از سن ۱۸ سالگی که غیر رشید محسوب می شوند با پدر است حتی اگر حضانت با مادر باشد.